دانلود آهنگ سینا سرلک به نام راز جنون + متن ترانه
۷۵۴ بازدید . زمان انتشار: سال ۱۴۰۰
0اشتراک گذاری
همان لحظه که تیغ از شب رها شد
تمام قصه یک جا بر ملا شد
من از اول سیه پوش تو بودم
همه جای جهانم کربلا شد
ای عقل که پرسیده ای از راز جنونم
دیوانه ی لبخند کسی در دل خونم
آن بی خبرم من که گرفتم خبر از عشق
آن خانه به دوشم که در آورده سر از عشق
یک دشت به اندازه ی پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی
هرکس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت
هرکس که خدا را به خود آغشته نیاید
هرکس که به دل گندم ری کشته نیاید
پرسیدم از او در دلش آن لحظه چه ها بود چه ها بود
گفت آن سر برخاک خدا بود خدا بود
یک دشت به اندازه ی پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی
هرکس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهانش از نظرش رفت
ویدیوهای مشابه
پخش خودکار
ویدیوهای مشابه
پخش خودکار
نظرات